عزیزِ من ! هنوز وقتی آسمان ِ دلم ابریست لمس ِسبک ِ دستان ِ مهربانت را روی ِ موهایم حس میکنم تو هنوز با تمام ِ نبودنت تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایی ...
خیلی این زیبا بود ندا جون خیلی
salammanam nedamva apamzood bia
تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام... در بیهودگی انتظار پیوستن به تو ، چه بی صبرانه مانده ام... چه خوانا دوریت را ، بر سر در خانه نوشته اند... و من در نخواندن آن، چه پافشارانه مانده ام... چه بسیار است دوری ها ، فراموش کردن ها و گسستن ها... و من در این هم همه ، چه صادقانه مانده ام... رفیقان همه ، با نارفیقی خود رفیق اند... من هنوز با آنان ، چه دوستانه مانده ام... خاستگاه من کجاست...؟ من در پیمودن راه ، چه عاجزانه مانده ام... تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام...
خیلی این زیبا بود ندا جون خیلی
salam
manam nedam
va apam
zood bia
تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام...
در بیهودگی انتظار پیوستن به تو ، چه بی صبرانه مانده ام...
چه خوانا دوریت را ، بر سر در خانه نوشته اند...
و من در نخواندن آن، چه پافشارانه مانده ام...
چه بسیار است دوری ها ، فراموش کردن ها و گسستن ها...
و من در این هم همه ، چه صادقانه مانده ام...
رفیقان همه ، با نارفیقی خود رفیق اند...
من هنوز با آنان ، چه دوستانه مانده ام...
خاستگاه من کجاست...؟
من در پیمودن راه ، چه عاجزانه مانده ام...
تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام...