شروعی دوباره

من می نویسم و تـو نمی خوانی! اما مخاطب که تو باشی، مدیونم اگر ننویسم

شروعی دوباره

من می نویسم و تـو نمی خوانی! اما مخاطب که تو باشی، مدیونم اگر ننویسم

مدیون

عزیزِ من !

هنوز وقتی آسمان ِ دلم ابریست

لمس ِسبک ِ دستان ِ مهربانت را

روی ِ موهایم حس میکنم

تو هنوز با تمام ِ نبودنت

تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایی ... 

نظرات 3 + ارسال نظر
آسیه یکشنبه 21 اسفند 1390 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.del3eporde.persianblog.ir

خیلی این زیبا بود ندا جون خیلی

ندا شنبه 12 فروردین 1391 ساعت 10:25 ب.ظ http://nedaaaa96.blogfa.com

salam
manam nedam
va apam
zood bia

ایلیا سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 12:13 ب.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام...

در بیهودگی انتظار پیوستن به تو ، چه بی صبرانه مانده ام...

چه خوانا دوریت را ، بر سر در خانه نوشته اند...

و من در نخواندن آن، چه پافشارانه مانده ام...

چه بسیار است دوری ها ، فراموش کردن ها و گسستن ها...

و من در این هم همه ، چه صادقانه مانده ام...

رفیقان همه ، با نارفیقی خود رفیق اند...

من هنوز با آنان ، چه دوستانه مانده ام...

خاستگاه من کجاست...؟

من در پیمودن راه ، چه عاجزانه مانده ام...

تنها در میان تن ها ، چه عاشقانه مانده ام...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد