زخمی ام کردی.....!!!!!
میبخشمت....!!!!! یادم نبود کاکتوس را نوازش نمی کنند.....!!
سر ضرب را گرفتآهسته نرم نرم شروع کردبا پرده پیش رفتپنجهو گوش رابا زخمه های گرم در آمیختو در سکوت چنگبا گام های گمشده پیوستپیوسته می رودهمراه تارهاتا اوج یک بداهه ی بی حد
دیشب کَه باران آمد... میخواستم سراغت را بگیرم! اما... خوب میدانستم این بار هم کَه پیدایت کَنم... باز زیر چتر دیگرانی
چقدر قشنگ...
مطالبت توپن ایول دعئتت میکنم به وبم بیا منتظرم خوش میگذره
be rozam doste khobam
سر ضرب را گرفت
آهسته نرم نرم شروع کرد
با پرده پیش رفت
پنجه
و گوش را
با زخمه های گرم در آمیخت
و در سکوت چنگ
با گام های گمشده پیوست
پیوسته می رود
همراه تارها
تا اوج یک بداهه ی بی حد
دیشب کَه باران آمد...
میخواستم سراغت را بگیرم!
اما...
خوب میدانستم این بار هم کَه پیدایت کَنم...
باز زیر چتر دیگرانی
چقدر قشنگ...
مطالبت توپن ایول دعئتت میکنم به وبم بیا منتظرم خوش میگذره
be rozam doste khobam