نـــه ایـــــنکــــــــه زانـــــو زده باشــــم
نـــَــــــه ...
فــــقـــط بار تـــنهــــــایـــــــــــى ســـــــنگیــــــن اســــــت
روزی پرواز کردن را خواهم آموخت و من چشم به راه آن روز میمانم و آن روز با تمام وجود پرواز خواهم کرد
پاهایم را که درون آب میزنم،ماهی ها جمع می شوند! شاید اینها هم فهمیده اند عمری طعمه ی روزگار بوده ام...
طاعتی گر ندهد دست گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
سلام خوبی بهترین دوست ندیده فقط باید. کرست
کمرم خم شده مثل حرف مولی خودمو هنوز دارم به کوچه علی چپ می زنم...پاشو...
آخـــــــــــــــــــــــــــــــی قشنگ بود
روزی پرواز کردن را خواهم آموخت
و من چشم به راه آن روز میمانم
و آن روز با تمام وجود پرواز خواهم کرد
پاهایم را که درون آب میزنم،
ماهی ها جمع می شوند!
شاید اینها هم فهمیده اند
عمری طعمه ی روزگار بوده ام...
طاعتی گر ندهد دست گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
سلام خوبی بهترین دوست ندیده
فقط باید. کرست
کمرم خم شده مثل حرف م
ولی خودمو هنوز دارم به کوچه علی چپ می زنم...
پاشو...
آخـــــــــــــــــــــــــــــــی قشنگ بود