شروعی دوباره

من می نویسم و تـو نمی خوانی! اما مخاطب که تو باشی، مدیونم اگر ننویسم

شروعی دوباره

من می نویسم و تـو نمی خوانی! اما مخاطب که تو باشی، مدیونم اگر ننویسم

هر لحظـــه..

  هر لحظـــه..

یاد سفرهــــای نرفتـــه..

خاطراتــ نداشتـــه..

داغـــ بوســـه هائی کــه بر دل مانــد...

و آغوشـــی کــه هرگــز مرا به خود نخـــواند...

مـــرا به جنـــــون میکشانـد...  

نظرات 2 + ارسال نظر
ایلیا پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 10:33 ق.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم ،

آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم ،

آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است ،

زیبا ، چشم تو شعر ، چشم تو شاعر است ،

من دزد شعرهای چشم تو هستم زیبا،

از من مگیر چشم .

ایلیا پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 10:35 ق.ظ http://ghalbezakhmi.blogsky.com

.دلم را که مرور می کنم می بینم

تمام آن از آن اوست و فقط نقطه ای از آن خودم.

بر آن نقطه هم میخ می کوبم و

قاب عکس او را آویزان می کنم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد